احکام اهل ذمهدر این مقاله احکام اهل ذمه مورد بررسی قرار گرفته است. فهرست مندرجات۱.۱ - مهمترین احکام ۱.۱.۱ - پرداخت جزیه ۱.۱.۲ - التزام به قوانین اسلامی ۱.۱.۳ - پایبندی به شرایط عقد ذمّه ۱.۱.۴ - امنیت جان، مال و معابد اهل ذمّه ۱.۱.۵ - گواهی دادن اهل ذمّه ۱.۱.۶ - احکام جزایی اهل ذمّه ۱.۱.۷ - ورود اهل ذمّه به مسجد الحرام و دیگر مساجد ۱.۱.۸ - مراوده با اهل ذمه و احسان کردن به آنان ۲ - سیره معصومین با اهل ذمه ۳ - منابع ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - احکام اهل ذمهدر قرآن کریم احکام متعددی درباره اهل ذمّه مطرح شده است که برخی از آنها مربوط به وظایف اهل ذمّه در برابر حکومت اسلامی بوده، شماری دیگر درباره تکالیف مسلمانان و حکومت اسلامی در برابر اهل ذمّه است. ۱.۱ - مهمترین احکام۱.۱.۱ - پرداخت جزیهیکی از تکالیف اهل ذمه پرداخت جزیه به حکومت اسلامی است: «حَتّی یُعطوا الجِزیَة». دریافت جزیه از اهل کتاب در واقع به جهت تأمین هزینه حمایت از جان و مال و امنیت آنان از سوی حکومت اسلامی است. [۴]
احکامالذمیین و المستأمنین، ص۱۴۴.
۱.۱.۲ - التزام به قوانین اسلامیپس از انعقاد قرارداد ذمّه، اهل ذمّه موظفاند از قوانین حکومت اسلامی پیروی کنند. برخی از مفسران و فقها جمله «عَن یَد و هُم صغِرون» را که اشاره به تسلیم بودن اهل ذمّه در برابر حکومت اسلامی دارد دلیل بر این نکته دانسته و گفتهاند: لازمه تسلیم بودن اهل ذمّه در برابر مسلمانان، پایبندی آنان به قوانین حکومت اسلامی است. [۷]
الفرقان، ج۱۰، ص۲۳-۲۷.
البته درباره تفسیر «صاغرون» آرای متعدد دیگری نیز نقل شده است [۹]
کنزالعرفان، ج۱، ص۳۶۳.
[۱۰]
الدرالمنثور، ج۳، ص۴۱۰ - ۴۱۳.
که با روح تعالیم اسلام و قرآن سازگار نبوده، قابل پذیرش نیست. [۱۳]
الجزیه و احکامها، ص۴۸.
[۱۴]
حقوق اقلیتها، ص۱۰۳
به موجب این آیه اگر دادگاه صالح اسلامی حکمی بر ضد اهل ذمّه صادر کند آنان موظفاند آن حکم را بپذیرند. [۱۵]
حقوق اقلیتها، ص۱۰۲
البته برخی فقها با استناد به آیه «فَاِن جاءوکَ فَاحکُم بَینَهُم اَو اَعرِض عَنهُم» گفتهاند: قاضی اسلامی در مورد پذیرش داوری یا امتناع از آن میان اهل ذمّه مختار است ولی عدهای دیگر معتقدند که با توجه به قرارداد و التزامی که مسلمانان نسبت به حمایت از اهل ذمّه دارند [۲۰]
زبدة البیان، ص۸۶۰.
و نیز آیه ۴۸ مائده، که در آن پیامبر به داوری میان اهل ذمّه مأمور گشته قضاوت میان اهل ذمّه بر حاکم اسلامی واجب است. در صورت قضاوت، قاضی باید بر اساس قوانین اسلام و قرآن میان آنان حکم کند؛ نه بر اساس قوانین اهل کتاب [۲۳]
مجمعالبیان، ج۳، ص۳۱۳.
:«و اَنِ احکُم بَینَهُم بِما اَنزَلَ اللّهُ ولا تَتَّبِع اَهواءَهُم عَمّا جاءَکَ مِنَالحَقِّ». ۱.۱.۳ - پایبندی به شرایط عقد ذمّهاهل ذمّه باید به عهدی که با حکومت اسلامی بستهاند پایبند باشند و در صورتی که قراردادشان را زیر پا گذاشته یا به برخی از شروط آن مانند پرداخت جزیه وفادار نباشند حفظ مال و جان آنان بر مسلمانان و حکومت اسلامی واجب نخواهد بود [۲۷]
المغنی، ج۱۰، ص۶۰۶.
[۲۹]
الفقه، ج۴۸، ص۷۵.
:«قتِلُوا الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّهِ... مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتبَ حَتّی یُعطوا الجِزیَةَ عَن یَد و هُم صغِرون». برخی از فقها و مفسران شیعه و اهل سنت نیز با استناد به آیه «و اِن نَکَثوا اَیمنَهُم مِن بَعدِ عَهدِهِم وطَعَنوا فی دینِکُم فَقتِلوا اَئِمَّةَ الکُفرِ...» بر آناند که اگر اهل ذمه نسبت به اسلام، طعن و بدگویی یا پیامبر اسلام را سبّ کنند عهد خود را نقض کرده و قتل آنان جایز خواهد بود [۳۲]
احکامالقرآن، ج۳، ص۱۲۶.
همچنین سیره پیامبر اکرم در اخراج بنی نضیر از مدینه و کشتن بنی قریظه و تصرف اموال آنان بر اثر نقض قرارداد خود با مسلمانان میتواند مؤید این رأیباشد.۱.۱.۴ - امنیت جان، مال و معابد اهل ذمّهدر برابر رعایت شرایط از سوی اهل ذمّه، حکومت اسلامی موظف است از جان و مال و معابد آنان محافظت کند: «قتِلُوا الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّهِ... مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتبَ حَتّی یُعطوا الجِزیَةَ عَن یَد و هُم صغِرون». به موجب آیه مذکور قتال با اهل کتاب و تعدی به جان و مال آنان تا دادن جزیه جایز شمرده شده و پس از دادن جزیه این حکم نیز پایان میپذیرد. [۳۸]
الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸-۸۳.
در آیه ۱۱۲ آلعمران ، نیز قرآن اهل کتاب را اهل ذلت و خواری پیوسته دانسته، مگر اینکه به ریسمانی از خدا یا مردم تمسک جویند: «ضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ اَینَ ماثُقِفُوا اِلاّ بِحَبل مِنَ اللّهِ و حَبل مِنَ النّاس». به نظر برخی مقصود از «الذّلَّةُ» خواری و حرمت نداشتن جان، مال و ناموس [۴۰]
کنز الدقائق، ج۳، ص۲۰۱.
[۴۱]
مواهبالرحمن، ج۶، ص۲۲۲.
بوده و مراد از «حَبل مِنَ النّاس» انعقاد قرارداد با پیامبر اسلام [۴۳]
تفسیر قمی، ج۱، ص۱۱۸
و عقدذمّه [۴۴]
مجمعالبیان، ج۲، ص۸۱۴.
[۴۵]
تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۱۲.
است. در روایاتی که از طریق شیعه و اهل سنت نقل گردیده نیز بر عدم تعرض به جان و مال اهل ذمّه تأکید شده است. [۴۷]
المبسوط، سرخسی، ج۲۶، ص۸۵.
[۴۸]
الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸-۸۳.
[۴۹]
جامع احادیث الشیعه، ج۱۶، ص۲۹۷-۲۹۸.
گروهی از مفسران نیز با استناد به آیه ۴۰ حجّ ، که دفع برخی از مردم از سوی برخی دیگر را عامل حفظ مساجد ، کنیسهها و دیرها دانسته: «و لَولا دَفعُ اللّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعض لَهُدِّمَت صَومِعُ وبِیَعٌ وصَلَوتٌ و مَسجِدُ» انهدام و تعرض به معابد اهل ذمّه را جایز ندانستهاند. [۵۲]
تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۴۸.
[۵۳]
احکامالقرآن، ج۳، ص۳۶۲.
۱.۱.۵ - گواهی دادن اهل ذمّهدر صورت امکان و اختیار، شاهدان باید مسلمان و عادل باشند اما در فرض وجود ضرورت و دسترسی نداشتن به مسلمان عادل، شهادت اهل ذمّه عادل در دین خودشان بر اموال قابل پذیرش دانسته شده است [۵۶]
جواهرالکلام، ج۲۸، ص۳۴۷.
[۵۷]
تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۹۸.
:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا شَهدَةُ بَینِکُم اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ المَوتُ حینَ الوَصِیَّةِ اثنانِ ذَوا عَدل مِنکُم اَو ءاخَرانِ مِن غَیرِکُم اِن اَنتُم ضَرَبتُم فِیالاَرضِ فَاَصبَتکُم مُصیبَةُ المَوت». مقصود از «ذَوا عَدل مِنکُم» مسلمانان عادل هستند که در مرتبه اول قرار داشته [۵۹]
مجمعالبیان، ج۳، ص۳۹۶.
و مقصود از «ءاخَرانِ مِن غَیرِکُم» به نظر بیشتر مفسران اهل ذمّهاند [۶۱]
جامعالبیان، مج۵، ج۷، ص۱۴۰-۱۴۱.
[۶۲]
مجمعالبیان، ج۳، ص۳۹۶-۳۹۷.
که در صورت دسترسی نداشتن به شاهدان عادل و مسلمان میتوانند به نفع یا ضرر مسلمانان در وصیت شهادت دهند. [۶۵]
ایضاح الفوائد، ج۲، ص۶۳۴.
[۶۶]
الحاوی الکبیر، ج۱۳، ص۵.
برخی از فقیهان با استناد به جمله «اِن اَنتُم ضَرَبتُم فِی الاَرض» گفتهاند: شهادت اهل ذمه تنها در سفر پذیرفته است؛ [۶۷]
مختلفالشیعه، ج۸، ص۵۱۷-۵۲۱.
ولی بسیاری از فقیهان، حکم مزبور را منوط به تحقق این شرط ندانستهاند. [۷۰]
تحریر الاحکام، ج۳، ص۳۸۴.
در ادامه آیه خطاب به مسلمانان آمده که اگر در شهادت اهل ذمّه تردید دارید آنان را پس از نماز چنین سوگند دهید که حاضر نیستند شهادت خود را با مال دنیا معاوضه کرده یا کتمان کنند: «تَحبِسونَهُما مِن بَعدِ الصَّلوةِ فَیُقسِمانِ بِاللّهِ اِنِ ارتَبتُم لانَشتَری بِهِ ثَمَنًا ولَو کانَ ذاقُربی ولا نَکتُمُ شَهدَةَ اللّهِ اِنّا اِذًا لَمِنَ الاثِمین». مقصود از نماز در آیه، نماز عصر یا نماز ظهر و عصر مسلمانان است. برخی نیز گفتهاند: مقصود نماز و عبادت اهل ذمّه است [۷۳]
مجمعالبیان، ج۳، ص۳۹۷.
[۷۴]
تفسیر قرطبی، ج۶، ص۲۲۸.
اما در مقابل، شهادت مسلمانان برضدّ اهل ذمه پذیرفته است، به دلیل روایاتی که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اهلبیت (علیهمالسلام) نقل شده، چنانکه آیه «وکَذلِکَ جَعَلنکُم اُمَّةً وسَطًا لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ» نیز به این مطلب اشعار دارد. ۱.۱.۶ - احکام جزایی اهل ذمّهدر صورتی که کار موجب حد، از اهل ذمّه سرزند به استناد عموم آیات مربوط به حد، اقامه حد بر آنان واجب خواهد بود همچنین به نظر بیشتر فقهای شیعه و اهل سنت در صورت کشته شدن عمدی ذمّی به دست مسلمان به دلیل آیه «لَن یَجعَلَ اللّهُ لِلکفِرینَ عَلَیالمُؤمِنینَ سَبیلا» و برخی روایات، قاتل قصاص نمیگردد [۸۰]
تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۶۶.
اما برخی با استناد به عموم آیات قصاص مانند «کُتِبَ عَلَیکُمُ القِصاصُ فِی القَتلَی الحُرُّ بِالحُرِّ» و نیز آیه ۴۵ مائده، و ادله دیگر چنین قاتلی را مشمول حکم [۸۳]
تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۶۵.
قصاص دانستهاند؛ اما در صورتی که مسلمان فردی از اهلذمّه را از روی خطا بکشد باید دیه بپردازد. مستند این حکم به نظر اهل سنت آیه ۹۲ نساء، است که میگوید: «و اِن کانَ مِن قَوم بَینَکُم و بَینَهُم میثقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ اِلی اَهلِهِ وتَحرِیرُ رَقَبَة مُؤمِنَة». استفاده این حکم از آیه بر این اساس است که اسم «کان» در این آیه مقتول اهل ذمه باشد؛ لیکن مفسران و فقهای امامیه ضمیر «کان» را مربوط به مقتول مسلمان دانسته و مراد از قوم در آیه شریفه را ورثه کافر و ذمی مقتول دانستهاند [۸۷]
مجمعالبیان، ج۳، ص۱۴۰.
که در این صورت آیه ربطی به قتل ذمّی ندارد.۱.۱.۷ - ورود اهل ذمّه به مسجد الحرام و دیگر مساجدبا توجه به سکونت اهل ذمّه در سرزمینهای اسلامی در مورد جواز یا عدم جواز ورود آنان به مسجد الحرام و دیگر مساجد میان فقها اختلاف نظر وجود دارد؛ امامیه و برخی از فقیهان اهل سنت با استناد به آیه «اِنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ فَلا یَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرامَ» ورود آنان به مسجدالحرام و نیز مساجد دیگر را جایز نمیدانند. [۹۳]
احکامالقرآن، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
حتی برخی با استناد به آیه فوق و آیه نخست سوره اسراء که معراج پیامبر را از مسجد الحرام دانسته - در حالی که معراج آن حضرت از خانه امهانی بود و نیز برخی روایات، ورود اهل ذمّه به محدوده حرم را نیز ممنوع میدانند [۹۶]
الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸-۸۸.
اما برخی دیگر از فقهای اهل سنت ممنوعیت در آیه ۲۸ توبه، را منحصر به مشرکان یا ایام حجّ دانسته و گفتهاند: اهل ذمّه میتوانند وارد مسجدالحرام و دیگر مساجد شوند. [۹۸]
احکام القرآن، ج۳، ص۱۳۱.
برخی از آنان تنها ورود اهل ذمّه به مسجد الحرام را ممنوع میدانند. [۹۹]
احکام القرآن، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
[۱۰۰]
تفسیر قرطبی، ج۸، ص۶۷.
۱.۱.۸ - مراوده با اهل ذمه و احسان کردن به آنانقرآن در آیاتی مسلمانان را از دوستی و مراوده با اهل کتاب که بیشتر آنان همپیمان با مسلمانان و از اقلیتهای مذهبی در مدینه بودند [۱۰۱]
احکام اهل الذمه، ص۱۸۴ - ۱۸۷.
[۱۰۲]
حقوق اقلیتها، ص۲۳۴ - ۲۳۸.
منع کرده است. در آیاتی دیگر علت منع دوستی با آنان این امر دانسته شده که اهل کتاب درصدد باز گرداندن مسلمانان از دینشان هستند یا قصد گمراه کردن مسلمانان را دارند یا قلبهای آنان سرشار از کینه مسلمانان است و دوست دارند مسلمانان به رنج و مصیبت مبتلا شوند یا دوست ندارند خیری بر مسلمانان نازل شود یا از مسلمانان راضی نمیشوند، مگر اینکه از کیش آنان پیروی کنند یا دین و عقاید مسلمانان را به سخره میگیرند که از مجموع این آیات و علتهایی که برای منع دوستی بیان گردیده و نیز با توجه به آیاتی دیگر که عزت و سربلندی را از آن مسلمانان دانسته و استیلای کافر بر مسلمان را منع کرده برمیآید که مراوده و دوستی با آن دسته از غیر مسلمانان -اعم از اهل ذمه یا غیر اهل ذمه - که با مسلمانان دشمنی دارند و قصد گمراه کردن مسلمانان را داشته، خیر و سعادتی را برای مسلمان نمیخواهند و عزت و استیلای مسلمانان در این رابطه از بین میرود ممنوع است؛ اما در غیر این صورت ارتباط و احسان کردن به آنان جایز خواهد بود: «لایَنهکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذینَ لَمیُقتِلوکُم فِی الدّینِ و لَم یُخرِجوکُم مِن دیرِکُم اَن تَبَرّوهُم و تُقسِطو ا اِلَیهِم». به نظر برخی از مفسران مقصود از آیه فوق تنها اهل ذمّه و معاهدهاند که با مسلمانان دشمنی ندارند؛ نه کفار محارب . برخی نیز آیه فوق را دلیل بر جواز دادن صدقه به اهل ذمّه دانستهاند. [۱۱۵]
احکام القرآن، ج۳، ص۶۵۳.
[۱۱۶]
تفسیر ثعالبی، ج۱، ص۵۲۸.
۲ - سیره معصومین با اهل ذمهدر سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اهلبیت (علیهمالسلام) و نیز روایات منقول از آنان موارد متعددی از مراوده نیکو و احسان به اهل ذمه به چشم میخورد؛ ازجمله در روایتی آمده است که پیامبر به عیادت بیماران اهل ذمّه رفته، در تشییع جنازه آنها شرکت میکرد، آنان را با گشادهرویی میپذیرفت و در مجالس شادی و عزای آنان شرکت میکرد [۱۱۷]
حقوق اقلیتها، ص۲۲۴.
همچنین پیامبر فرمود: هرکس به همپیمانی ستم کند من در پیشگاه خدا دشمن او خواهم بود [۱۱۸]
سنن ابی داود، ج۲، ص۴۵.
[۱۱۹]
کنزالعمال، ج۴، ص۳۶۴.
و در روایتی علی (علیهالسلام) خبر بیرون آوردن خلخال از پای زن معاهد به دست سپاه معاویه را بسیار غمانگیز دانسته، فرمود: اگر مسلمانی از غم این حادثه بمیرد ملامتی بر او نیست. از آیات قرآن کریم، احکام دیگری همچون حکم ازدواج با اهل ذمّه، نجاست یا طهارت آنان و... استفاده میشود. (=>اهل کتاب)۳ - منابعاحکام اهل الذمه؛ احکام الذمیین والمستأمنین فیدار الاسلام؛ احکام القرآن، جصاص؛ ارشاد ========/spanالاذهان الی احکام الایمان؛ ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد؛ بحارالانوار؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیه؛ تحریرالوسیله؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تذکرة الفقهاء؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقایق و بحرالغرائب؛ التفسیر المنیر فیالعقیدة والشریعة والمنهج؛ تفسیر نمونه؛ جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعه؛ جامعالبیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جامع المقاصد فی شرح القواعد؛ جامع المدارک فی شرح المختصر النافع؛ الجزیة و احکامها فی الفقه الاسلامی؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحاوی الکبیر؛ حقوق اقلیتها بر اساس قرارداد ذمه؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ زبدةالبیان فی براهین احکام القرآن؛ سنن ابی داود؛ السیرةالنبویه، ابنهشام؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛ الطبقات الکبری؛ عیون الاثر فی فنون المغازی والشمائل و السیر؛ فتحالباری شرح صحیح البخاری؛ فتحالقدیر؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ الفقه؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ فقهالقرآن، راوندی؛ الکافی؛ کتاب الخراج؛ کتاب الخلاف؛ کنز العرفان فی فقه القرآن؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال؛ لغت نامه؛ المباهله؛ المبسوط، سرخسی؛ المبسوط فی فقه الامامیه، طوسی؛ مجمع البحرین؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ مختلفالشیعة فی احکام الشریعه؛ مسالکالافهام الی آیات الاحکام؛ مستدرک الوسائل؛ مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛ معجم مقاییس اللغه؛ المغنی والشرح الکبیر؛ مکاتیب الرسول؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب؛ من لا یحضره الفقیه؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نهجالبلاغه. ۴ - پانویس
۵ - منبعدائرة المعارف قرآن کریم جلد پنجم، برگرفته از مقاله«اهل ذمه قرآن» شماره۵. lt;/ref |